پیشرفتهای جدید و بازی های ایلحانم

 قفونت بشم خوشــــــــجـــیل مامانش سسسلام به روی همچو ماهت

الهی من دورت بگردم عزیز جونم خیلی حرف دارم برات بگم از شیرینیت، از شیطونی هات زلزله ی من،

از چیزایی که تازه یاد گرفتی، از شلوغ کارییات، از اینکه خدایا شکرت که تنهای هامو با فرشته کوچولوم پرش کردی.

تازه گیها در زندگی تو جون دلم الان میگم:

ماه تو آسمونو میشناسی و با انگشت کوچولوت نشونش میدی و میگی آه که اون موقع میخوام بخورمت.

به چیزای داغ یا چیزی که یه کم گرم باشه میگی جـــــــــیزه ه ه ه .

به عزیزم میگی ازم.

به عشق میگی عسق.

وقتی میگم Stomp feet پاهاتو زمین میزنی،با یه قیافه ای که میخام خام خام قورتت بدم. (ازDVDهات یاد گرفتی پسر طلای من).

یک که میگفتی الان به سه میگی ته نمیدونم چرا دو نمیگی شایدم میخوای پرشی یاد بگیری تا زودی همشو بگی ولی فدات بشم عددا تمومی ندارن بیا آروم آروم بریم.

بیشتر وسایل خونه مونو میشناسی و میگم ایلحانم با دستت نشون بده و انگشت اشارت باز میشه و من غش میکنم از عشق تو مثلا لوستر،TV،کولر، یخچال.......

عاشق جارو برقی هستی وقتی روشنش میکنم میای کمک هی خاموشش میکنی من روشن تو خاموش من روشن ،سیمشو جمع میکنی خلاصه جارو کشیدن ما هم شده یه فیلمی واسه خودش شیطونکممممم.

همیشه یعنی از وقتی 6 ماهت بود لباسشویی رو که روشنش میکردم میری کنارش میشنی و نگاش میکنی، فکر کنم دوسش داری فدات شم من من من.

بابایی از اون مسواک انگشتی ها برات خریده که هر وقت انگشتم میکنم تا دندوناتو تمیز کنم فقط انگشتمو گاز میگیری هی میگم مامان گاز نگیر یه کم صبر میکنی باز شروع خلاصه اینم چند باری بازی شده واسمون طول روز.

عاشق ماشین بازی هستی خودشم ماشین کوچولو نه باید بزرگ باشه، همه اون عروسکایی که کادو بوده یا من برات خریدم شده دکور اتاقت اصلا دستم بهشون نمیزنی به قول امیر جونم اونا ماله منه، فقط توپ و ماشین.

چی بگم از این دالی بازی که عاشقش هستی اونقدری بازی میکنیم ولی شما اصلا سیر نمیشی ازش.

بازی، بدو بدو بگیرمتم خیلی دوس داری شما فرار میکنی و منم چهار دستو پا دنبالت میکنم غش میکنی از خنده....

وقتی میخوام وضو بگیرم تا نماز بخوانم دستاتو باز میکنی و میخوای دعا کنی این یعنی تو فرق وضو و با شستن صورت یا چیزای دیگه میفهمی جوجه ی من و من میگم ایلحانم بگو خداجون شکرت، وقتی هم بابایی پیشمون نیست بگو خداجون بابایی بیاد. عکس دعا کردنتو میزارم برات.

وقتی توپت میره زیر مبل که نمیتونی برداریش انگشتاتو باز و بسته میکنی یعنی بیا بیا بیا قفونت بشممم  عسق مامان.

تا جایی که حافظه ام یاری میکرد نوشتم برات. حالا بریم سراغ عکسات پسر عسل مننننن

 آب بازی مون

دالــــــــــــــــــــی  بازی های ایلحان

این مدل دالــی رو، تازه کشف کردی جوجــــــــــــه ی مامان

نوش جونت عزیزم،این هندونه هارو باباخان تو مسیر ملکان خریده بود.

کنجکاوی های پسرکم هنگامی که من در مورد برگها باهاش حرف میزدم

دعا کردنشو نگا(جل الخالق) خداجون شکرت، خداجون بابایی بیاد پیشمون

اینم ماشین بازی