ستاره قلب من ایلحان
سلام سلام صد تا سلام
ایلحان ،عشق بی همتایم، می خواهم از تو بنویسم برای تو که در تمام لحظاتم وجود داری، خنده هایم برای توست، تو با منی چون در قلب منی، قلبم را با دنیا عوض نمی کنم، چون تو در آنی و من عاشقانه تو را دوست دارم.
جون دلم اومدم تازه گیها رو برات بگم بگم که وقتی 11 ماهت بودی چیا بلد بودی و چیکارا میکردی ؟؟؟؟؟؟
اول بگم که دایره لغاتت گسترش پیدا کرده آقا ایلحان مامان،الان قشنگ میتونی بگی و بخونی: یک. بله عدد یک وقتی میایم داخل اتاقت چون فلش کارت عدد یک و چسبوندم رو دیوار بهش اشاره میکنی و میگی یککک.
بابا : بــــــابـــــــــا
مامان : ماما
خوشمزه و مورد علاقه ت قرار بگیره : به به
به بیرون رفتن : دردری
به دایی جون : دای دای دایی
دست : دَت
آب : آپ
بادکنک : باب
عکس نی نی رو مجله و به عروسک مادر بزرگ انگشتیت : نه نه
تقریبا اسم وسایل خونه مونو میدونی و وقتی من اسمشونو میارم حواست هر جا باشه بهش نگاه میکنی وصدایی از خودت در میاری یعنی همینه وقتی میگم یخچال به یخچال نگاه میکنی و وقتی میگم اسب به اسب دکوری بزرگی که داریم ........وخیلی چیزای دیگه!!!!!!!! ماشین قرمز.پیشی،قورباغه،پلنگ صورتی،هاپو،آقا پوه..... این عروسکات و اسباب بازی هاتم از 5 ماهگی میشناختی و اسمشونو با تلفظ من میدونستی. و حالا داریم روی شناخت اعضای بدن کار میکنیم پسرییی مامان که به دست میگی دَت.
تـــــــــــــــــاززززززززززه دالی بازی که عاشقشی،از دم در اتاقت سرت بیرون میاری و بعد چشاتو میبندی و سرت میبری پشت دیوار بعد چند ثانیه دوباره یعنی مامانی دالی ازی کنیم قیافت میشه خوردنی فیلمتو گرفتم بزرگ بشی ببینی عاشق این ملوس بازیت میشی چیگرممممم.
دست زدن :دس دسی ساخته شد در بحبوحه های مراسم خاله لیلا وقتی همه دس میزدن شما هم هم اوا و دستان پرمهر و آکنده از عشق ات صدای دلنوازی رو تخلیه میکرد که جانم فدای آن صدای دلنشین دستانت.
نانای کردن : تا آهنگی که نانایی باشه بشنوی و من بگم ایلحانی ناناییی دستات و پاهاتو تکون میدی و نانای میکنی اگه کسی هم در حال نانای کردن باشه به زور میگی که باید تو رو بغل کنه و دوتایی نانای کنید بیچاره اونی که شما بغلش باشی و نانای کنه از کتو کول میوفته از بس تکون میخوری.
از بازی های دیگه ات که خیلی هم پیشرفت کردی قرار دادن بلوک های رنگیت داخل بطری نوشابه ای که سرشو بریدم اولین روز یه دونهشو به زور میتونستی بندازی داخل بطری ولی حالا سرعت دستاتو من بخورم دو تادو تا برمیداری و میندازی داخل بطری.این بازی مفیده برا تمرکز دستات جونم که از 9 ماهگیت شروع کرده بودم.
این روزا بیشتر اسم رنگ هارو باهات کار میکنم تا بتونی اسباب بازی های زردتو از قرمز و سبز و ابی جدا کنی عزیزکممم.
حلقه های هوش اردکی هم از اول اسباب بازی خوبی برات بودن خوشحالم که زمان خرید سیسمونی اینا تو لیستم بود.
هم تو شناخت رنگها هم شناخت حلقه بزرگ تا کوچیک به ترتیب و هم غلت دادن رو پارکت و حرکات و صداهایی که حلقه ها پیدا میکنن بازی شادی واسه مامانو پسرشه
ولی اینجا یه کار جالب به فکر پسرکم رسیده.........
چشمممم روشن در کابینت هارم که باز میکنی و اگه چیزی به دردت بخوره هم باید بیاد دستت برا همین من زودی حواستو پرت میکنم که اصلا فکر وسایل داخل کابینت به سرت نزنه...
تاززززززززه از دستگیره یخچال و اجاق گازم تاب تابی میری بعدا عکسشو میزارم برات شیطون بلای خونه مون
ایلحان جونم اونقدر کارای جالب و خوشمزه میکنی که خیلی وقتا از ثبت شون با دوربین جا میمونه مامان، ولی بدون که همه لحظه هاتت ثانیه به ثانیه تو ذهنم هک میشه و من با شیرینی اونا زندگی میکنم عزیزکممممم.
خدایا شکرت که من پسر ســـالم و سر حــــــــال و پــــــــر انرژی و شـــــــــیطون وگـــــــــــل مثل ...ایـــــــــلحان جون و دارم.
امیرم دلتنگیم برات .دوستون دارمممممممممم