ایلحانایلحان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

نازبالام ایلحان قندعسل مامانی و بابایی

هفده ماهگیت مبارک و یک روز در خارج از شهر

1392/10/27 16:00
نویسنده : مامان ایلحان
487 بازدید
اشتراک گذاری

عشق مامان، هفده ماهه شدی مبارکه مبارکه

ایلحانم،نفسم تبریک

زندگیم تبریک

عشقم، حسم، وجودم تبریک

 حالا وارد دوره بسیار بسیار مهمی توی زندگیت شدی یعنی 18 ماهگی که امیدوارم و سعی میکنم که به یاد ماندنی ترین هارو حس کنی هم بازی هم تجربه هم آموزش، هدف من دادن مهر و محبت و عاشقانه های خودم به توست عزیزتر از جانم.

و اما چه خبر از ایلحان !!!!!!!!!!!!!!

فعالیت ها و جنب و جوشت خیلی زیاد شده ایلحانی، و هم چنین دانستنی هات

و دیگه میتونی چند دقیقه ای خودت و با اسباب بازیهات یا با تشک های مبل یا هر چیز جدیدی که تجربه اش میکنی مشغول کنی، با هم تونل درست میکنیم و از زیرش رد میشیم با هم کتاب میخونیم، با هم نقاشی میکنیم و باهم عشق میکنیم.

این روزا بابایی به خاطر امتحاناتش مرخصی گرفته تا درس بخونه ولی بجای درس شمارو میخونه عزیزکم مگه میزاری بابا درس بخونه اونقدر میگی بـــــــــابـــــــا ، بــــابــــا هم تمرکز نمی مونه براش همم هیچی ازش دعوت به بازی میکنی و وقتی هم در اتق و میبنده که یه کم درس بخونه میری جلو در و میگی: تق تق بـــــــــابـــــــا ، بــــابــــا جیگرمون کباب میشه و در باز، شما لبخند میزنی که به خواست رسیدی و بدو میری خودکار بابارو میگری و ....کلی برنامه داریم با این اوضاع خدا عاقبت نتایج امتحانارو بخیر کنه ولی بااین اوضاع من به امیرم ایمان دارم که اون تو درس هاشم بیداناست.

راستی ایلحانم به رنگ آبی میگی آمبی و به سبز میگی بَبز.

وقتی هم پیف پیف میکنی دماغتو میگیری و میگی پیف پیف اونقدر عشق میشی که هر چقدر بوست میکنم سیر نمیشم.

وخیلی چیزای دیگه از شیرین کاریات هست ولی من الان فرصت نوشتن ندارم.

 سفر چند ساعته ماسه تایی در بوته زار گوجه و بعدش دریا، الان توی تبریز دما زیر صفر درجه و در پارسیان همه جا سر سبز و هوا عالی

اینجا عشقم داره گوجه فرنگی ها رو نشون میده و میگه به به!!!

ایلحانی و مامانی

ایلحانی و بابایی


دوست داشتن تو حسی ست که تنها یکتایم،خدایم از آن آگاه است عاشقانه دوستت دارم ایلحانم

خدایا دردانه ام را به تو میسپارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان آرال
29 دی 92 20:42
سلام 17 ماهگی ایلحان جان مبارک وای چه سرسبز و قشنگه چه گوجه هایی
مامان علی (نازی)
3 بهمن 92 0:15
ایلحان جون هفده ماهگی مبارک
آران کوچولو
20 بهمن 92 10:45
سلام ایلحان کوچولو من آران هستم منم توی بیمارستان شمس به دنیا اومدم، راستی تو کجا زندگی می کنی؟
مامان آتنا
28 بهمن 92 9:33
17 ماهگیت مبارک عزیییییییییییییییییییییز دلم