ایلحانایلحان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

نازبالام ایلحان قندعسل مامانی و بابایی

سفر قشم+ روز عشق+18 ماهگیت مبارک ایلحانم

1392/12/4 17:03
نویسنده : مامان ایلحان
1,347 بازدید
اشتراک گذاری

 

Click here to enlarge

این عکس به مناسب روز عشق،شما دوتا عشق های منین،روزتون مبارک

It still seems like magic
everytime I remember
how love softly touched our hearts
bringing in together
I love you Happy Valentines Day

عکسای پارک زیتون قشم

 

ایلحانم هجده ماهگیت مبارک عزیز دلم

گل پسرم ببین چطوری به دریا نگا میکنی هر چقدر میگم منو نگا عکس بگیریم ازت انگار نه انگار.......

وقتی تو مراکز خرید قشم می گشتیم برا شما از این ماشین ها کرایه می کردیم و شما اونقدر خوشحال و راضی بودی که نگو حتی وقتی میخواستیم برات خرید کنیم نمییومدی پایین تا تنت کنیم و چک اندازه ش کنیم خلاصه بیب بیب میکردی واسه خودت.....

آقا خرگوشه که همه بچه ها تا میبینن گریه میکنن و میترسن ولی شیر پسر من باهاش دست میداد و ازش خوشش اومده بود

خرید های ایلحانی از قشم

 این پست بزودی با فعالیتهای 18 ماهگی تکمیل خواهد شد.

ستاره ای چشمک زن در تمنای نوری برای بودن ،اسمانی آبی در جستجوی ابری برای باریدن ،زندگی جریانی از بودن با حضور شکوفه ای پر جنب و جوش مثل تو پسر شیطون منننننن.

پسرکم 18 ماه تمام شد حالا یک سال و نیمه شدی ششیطونکم، لبریز از شور کودکانه ، پراز این چیه های بچگی ، تمرین پریدن ها که این روزا خیلی باهاش بازی میکنی، دلبری کردن با کلمه ها و لغات تازه که عشق میکنم.

ایلحان با رشد تو من دارم رشد میکنم و یا میشه کفت یک خانواده داره رشد میکنه ،هر روز یا حتی ثانیه به ثانیه در مورد روزشمار زندگی تو در مورد بازی هایی که با تو میکنم در مورد روش تربیتیت در مورد رفتار یا حتی کلمه ای که باید در برابر کاری که انجام میدی به زبون بیارم تحقیق و جستجو میکنم تو اینترنت تو کتابا و مجله ها سایتای روانشناسی ،تجربه مادر ها یعنی اینطوری بگم یک ساعت از 24 ساعتم مال خودم نیست چون تو مال منی و همه ی توان و انرژی من فدای تو، تا تو یک انسان بالنده و با عزت بشی ومن عاشق و عاشق تر.

همیشه دوست دارم وقتی چیزی رو بهت یاد میدم با بازی باشه  برا همین برای این پروژه زیاد وقت میزارم حتی شعرایی که برات میخونم هم ریتم با بازی هستش.کلمه یا جمله های که کار میکنیم اساسش با بازیه چون من از راه اموزش غیر مستقیم حرکت میکنم.....

نفس من شیرین زبون من که رشد زبانیت عالیه دیگه داری با زبونت همه رو میخوری جونکم،یه خاطره که ( الان تبریزیم تو و من بابایی هفته بعد میاد) امروز رفته بودیم واکسن 18 ماهگیت و با تاخیر 8 روز بزنیم کارت واکسنتو دادم به خانم دکتر تو گفتی مـــــــــــــــــرسی خانم دکتر گفت ایلحان داره منو ادب میکنه من باید میگفتم مرسی.

از کلمه و بازی هات بگم که......

خاله لیلی رو میگی: عاله نینی     خاله شهلا رو میگی: عاله نعناع    

 دایی رو هم که دیگه دایی میگی و از زبونتم نمییوفته مطمنا شخیصیت اول زندگی ایلحان جدا از من و بابایی دایی جونت هست چون حتی تلفن و گوشی موبایلم که برمیداری میگی دایی.

عاشق ماشینای بزرگی اتوبوس،ماشین آتش نشانی و آمبولانس و کامیون و.......هلی کوپتر هم خیلی دوس داری، قطارتم واگناشو جدا جدا میکنی باهاشون بازی میکنی. با ماشین آتش نشانیتم خیلی سرگرم میشی.

آخ آخ نگفته میخوام بخورمت اونقده خوشگل با هم عمو زنجیر بافت و میخونیم و بلی گفتنات کشته منو و آخرشم با صدای چی ززززززززز یعنی زنبور.

اعضای بدنتو هم به فارسی هم به انگلیسی میگی چند تا شعر انگلیسی رو هم همخوانی میکنی البته با بازی های مخصوص شون.


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان علی (نازی)
1 اسفند 92 18:17
مبارکت باشه
ماما مری
25 اسفند 92 2:58
سلام خوبین من وبلاگ نی نی های ناز تبریزو لینک میکنم و همچنین وبلاگ شمارو... خوشحال میشم به وبلاگ دنیز بیایین.