شاه پسرم ایلحان
وقتی که پاتو گذاشتی روی این زمین خاکی
تموم گل های عالم شدن از دست تو شاکی
خدا هم هواتو داشته ، تو رو با گُلا سرشته
با تو دنیای پر از درد ، واسه من مثل بهشته
لبخند خونه مون، قهقه ی زندگی مون، همه چیزمون شدی تو
خوشجـــــــــیل مــــــامـــــــــان اگه درست تخمین بزنم از 13 فروردین شروع به سینه خیز رفتن کردی ، حالا هم سرعتت بالا رفته و کار منو آسون میکنی و پارکت هارو تمیز میکنی، به لبه فرش هام علاقه خاصی داری عسسسسسلم رو زانو هات میتونی وایسی ولی زود خسته میشی و میوفتی.
بــــــابـــــــابا هم که میگی جون دلم،وقتی هم سوپ و ماست می خوری بـــــه بـــــــه بـه هم ارزونی مامانی میکنی که عشق میکنم.
فقط میگی که از زیر بغل هام بگیرین من میخوام راه برم و توپ شوت کنم، چی میشه کرد ما هم زود تسلیم میشیم تا زمانی که شاه پسرم خسته بشه.
واااااااااای یه خبر تازه شاه گلی رفتی ایلحانم من عــــــــــاشــــــق اونجام هر وقت بابایی پیشمون باشه هزار بارم برم اونجا سیر نمیشم با قدم زدن دور استخر شاه گلی حسابی حال میکنم (تنهایی نه ها با بابایی) چون هوای تبریز اجازه نمیداد تا حالا نبرده بودیمت ولی همیشه شاه گلی گردی با ماشین و تو برنامه هامون داشتیم عزیز دلکم،آتیش پارم.
اینجا (چه عجب) ساکت و اروم داشتی با مک کویین ور میرفتی.
نفسم تو شاه گلی (از بس عاشق وایسادنه تو کالسکه هم وایساده)
خـــــــــــــــــــــیلی دوس دوس دوستــــــــــــــــ داررررررررررم ایلــــــــــــــحانم،بوس