ایلحانایلحان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

نازبالام ایلحان قندعسل مامانی و بابایی

عشق مامانی

1391/11/1 20:26
نویسنده : مامان ایلحان
339 بازدید
اشتراک گذاری

 

ایلحانم، ابروهات دارن بیشتر می شن ... موهات کم کم دارن پرتر می شن! تو داری تغییر می کنی... مچ دستت داره تپل می شه.. ران پایت هم همینطور... چشم نخوری پسرکم...

ایلحانم... پاره تنم... وقتی در آغوشت می گیرم و قلبت را به قلبم می چسبانم انگار دلم که همان عرش است می لرزد... چشمهایم را می بندم و شکر می کنم از بابت حضورت از بابت خنده هایت از بابت تر و تازگی ات از بابت همه چیزهای خوبی که در توست و با توست...

چشمهایت که بسته اند و خوابی، دنیا ساکت است و بی حرکت. اما امان از وقتی که چشمهایت را باز کنی... انگاری ولوله می افتد... همه چیز کم کم رنگ می گیرد ، بو می گیرد، شکل می گیرد، زیباست... بسیار زیباست... رنگ مشکی چشمهایت با آن مژه های بلند در قابی سفید...

هنوز کامل هوشیار نشده ای که می خندی.. لبخندت نمی دانم پاداش کدام کار خوب ماست... نمی دانم چه کرده ایم به در گاه خدا که انقدر زیبا می خندی.... این را نه اینکه منِ مادر بگویم ها... نه... همه آن ها که دیده اند گفته اند!

جانم به جانت بسته است گل پسرم... امیدوارم مادر خوبی باشم.

                 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان سویل واراز
10 بهمن 91 11:36
سلام همشهری ماشاالله چه گل پسری خدا حفظش کنه مهمون وبلاگ ما هم باشید اگه خواستین از شکلکهای جدید سویل و اراز هم دیدن بفرمایید http://sheklakbaransevilaraz1391.niniweblog.com/