یک روز در دریا
همین که هستی.......
همین که لابلای کلماتم نفس میکشی...
راه میروی،در آغوشت می گیرم...
همین که پناه واژه هایم شده ای...
همین که سایه ات هست........
همین که کلماتم از بی " تو "یی یتیم نشده اند...
کافیست برای یک عمر آرامش!
...باش...
...تو باش برایم ای عزیزترینم...
عکسای گل گلابم که خیلی خیــــــــــلی شیرینه با کلمه هایی هم که میگه عســــــــــل عســـــــــــل تر میشه....
صدف جمع میکنی و میگی صدفه
حالا باید به همه نشون بدی که این صدفه زندگیم
ایلحان و بارمان دوست داشتنی
اینجا یه چاله آب پیدا کردی داری باهاش ور میری
فقط بدو بدو میکردی اونقدر پشت سرت دویده بودم که کمر درد گرفتم قبلا دریا بهم آرامش میداد ولی الان طوفانیم میکنه چون شما اونقدر شلوغی میکنی که حد و اندازه نداره منم ثانیه ای جوجه مو ول نمیکنم کــــــــــــــــــــه........
شن بازی
یک کار هنری از مامانی، منم هر جا برسم اسم تو رو مینویسم، آخه تکه ای از قلب منی ایلحانم
خدایا ممنونتم.